ترجمه مقاله

طسوج

لغت‌نامه دهخدا

طسوج . [ طَس ْ سو ] (اِخ ) در ساحل شمالی دریاچه ٔ ارومیه قصبه ای است بر دو مرحله ٔ تبریز بجانب غربی و درشمالی بحیره ٔ چیچست افتاده است ، باغستان بسیار داردو میوه هاش بسیار و نیکو بود، هواش از تبریز گرمتر است و بجهت قرب بحیره ٔ چیچست به عفونت مائل و آبش از رودی که از آن جبال آید و از عیون ، سکانش از ترک و تاجیک ممزوجند، حقوق دیوانیش کمابیش پنجهزار دینار به دفتر درآمده است و به وقف ابواب البر ابوسعیدی تعلق دارد. (نزهةالقلوب چ اروپا ص 80). آب مرورود از کوه سهند برمیخیزد و بر ولایت مراغه گذشته به دره ٔ کاودوان با آب جغتو ضم شده ، به دریای شور طسوج میریزد. طولش هشت فرسنگ باشد. (نزهةالقلوب چ اروپا ص 223). آب تغتو از کوههای کردستان بحدود کریوه ٔ سینا برمیخیزد و به آب جغتو جمع می شود و به دریای شور طسوج میریزد. طولش پانزده فرسنگ باشد. (نزهةالقلوب چ اروپا ص 224).
ترجمه مقاله