طشتخوانلغتنامه دهخداطشتخوان . [ طَ خوا / خا ] (اِ مرکب ) تشتخوان . دیسق . (دهار). فاثور. (ربنجنی ): دیسق ؛ خوان نقره یا معرب طشتخوان است . (منتهی الارب ). سینی . مجموعه . رجوع به تشتخوان شود.