طفسلغتنامه دهخداطفس . [ طَ ف ِ ] (ع ص ) پلید و نجس ازمردم و جز آن . (منتهی الارب ). پلید. (منتخب اللغات ). چرک . ریمناک . (منتهی الارب ). چرکین . (منتخب اللغات ).