ترجمه مقاله

طقسیقون

لغت‌نامه دهخدا

طقسیقون . [ طُ ] (معرب ، اِ) ابن البیطار در ضمن شرح «ابن عرس » از دیسقوریدوس آرد: و ابن عرس پازهر کشنده ای است که آن را طقسیقون گویند. گمان میکنم این کلمه همان طخشیقون و طفشیقون لغت نامه ها باشد و اصل آن تخیقون یا تکزیکن یونانی بمعنی مطلق زهر است . واﷲ اعلم .
ترجمه مقاله