طلیاءلغتنامه دهخداطلیاء. [ طَل ْ ] (ع اِ) زخمی است مانند ادرفن . || (ص ) گر: ناقة طلیاء؛ شتر ماده ٔ قطران مالیده و گرگین . || (اِ) لته ٔ پاره ای که بدان شتران را مالند. طلاة. (منتهی الارب ).