ترجمه مقاله

طملال

لغت‌نامه دهخدا

طملال . [ طِ ](ع ص ، اِ) درویش بدخوی زشت حال و تنگ زیست . درویش برهنه . || گرگ تیره رنگ نهان ذات . || (اِخ ) اسبی مر بنی حارث بن ثعلبه را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله