ترجمه مقاله

طنافسی

لغت‌نامه دهخدا

طنافسی . [ طَ ف ِ ] (اِخ ) سمعانی آرد: این کلمه نسبت به طنفسه است و سه برادر بدان منسوبند:
1 - ابوحفص عمربن عبیدبن ابی امیة طنافسی حنفی کوفی . وی از ابواسحاق سبعی و سماک بن حرب روایت دارد و اسحاق بن ابراهیم و اهل عراق از وی روایت کرده اند. عمر بسال 187 هَ . ق . درگذشته است .
2 - ابوعبداﷲ محمدبن ابی عبیدبن ابی امیه موسوم به عبدالرحمن ایادی طنافسی کوفی احدب مولی ابوحنیفه برادر عمرو یعلی . وی از هشام بن عروة و محمدبن اسحاق بن یسار و سلیمان اعمش و عبداﷲبن عمر و مسعربن کدام (کذا) و اسماعیل بن ابی خالد ودیگران سماع کرده است .
3 - ابویوسف یعلی بن عبیدبن ابی امیة طنافسی ایادی حنفی کوفی . از ثقات بوده است . وی از اعمش و اسماعیل بن ابی خالد و عبدالملک بن ابی سلیمان روایت کرده است و محمدبن عبداﷲبن نمیر و ابوبکر و عثمان بن ابی شیبه از او روایت دارند. رجوع به انساب سمعانی برگ 371 ب و برگ 372 الف شود.
ترجمه مقاله