ترجمه مقاله

طود

لغت‌نامه دهخدا

طود. [ طَ ] (ع اِ) کوه . (منتهی الارب ). کوه بزرگ . (منتهی الارب ) (دهار) (منتخب اللغات ) (مهذب الاسماء). کوه کلان . (غیاث ). ج ، اطواد، طودة : اگرچه در رزانت وقار طود اسم بود لطمه ٔ موج خشم او از بحر خضم حکایت میکرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 369). || ریگ توده ٔ بلندبرآمده . (منتهی الارب ). توده ٔ بلند از ریگ . (منتخب اللغات ).
- ابن الطود ؛ خرسنگ که از کوه برافتد. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله