ترجمه مقاله

طوق

لغت‌نامه دهخدا

طوق . [ طَ ] (اِخ )پدر مالک . دعبل در حق مالک بن طوق گوید :
الناس کلهم یسعی لحاجته
مابین ذی فرح منهم و مهموم
ومالک ظل ّ مشغولاً بنسبته
یرُم ّ منها خراباً غیر مرموم
یبنی بیوتاًخراباً لا انیس بها
مابین طوق الی عمروبن کلثوم .

(از عیون الاخبار ج 2 ص 197).


مالک بن طوق ، صاحب رحبه ٔ فرات که در زمان هارون الرشید بود. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله