ترجمه مقاله

طوق

لغت‌نامه دهخدا

طوق . [ طَ ] (اِخ ) ابن المغلس . سردار علی بن الحسین بن قریش ، عامل کرمان بعهد یعقوب بن لیث صفار.چون یعقوب از بم بکرمان شد عامل کرمان این مرد را بحرب یعقوب فرستاد، چون لشکر برابر گشت حربی صعب کردند، ازهر طوق را اندر میان معرکه بکمند بگرفت و اسیر کرد و سپاه او هزیمت شدند. پس از جنگ پارس و اسیر گشتن علی بن الحسین بن قریش این هر دو را با بُنه و مال به سیستان اندرآوردند. (تاریخ سیستان ص 213 و 214).
ترجمه مقاله