طینوش
لغتنامه دهخدا
طینوش . (اِخ ) نام پسر قیدافه (پادشاه اندلس ) که داماد فور هندی و معاصر اسکندر بود. فردوسی از زبان قیدافه به اسکندر خطاباً گوید :
چنان دان که طینوش فرزندمن
کم اندیشه از دانش و پند من
یکی بادسار است و داماد فور
نباید که داند ز نزدیک و دور.
|| نام سفیری رومی نزد یزدگرد. (لغات شاهنامه ٔ رضازاده ٔ شفق ).
چنان دان که طینوش فرزندمن
کم اندیشه از دانش و پند من
یکی بادسار است و داماد فور
نباید که داند ز نزدیک و دور.
فردوسی .
|| نام سفیری رومی نزد یزدگرد. (لغات شاهنامه ٔ رضازاده ٔ شفق ).