ترجمه مقاله

طین اقریطس

لغت‌نامه دهخدا

طین اقریطس . [ ن ِ اِ طِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گِلی که آن را از خزینه ٔ اقریطس به اطراف برند و آن موضع را بلد مصطکی نیز گویند. شوینده ٔ هر جراحتهاست و گوشت تازه برویاند. (ترجمه ٔ صیدنه ). آن را اقرقرطون و قریطون نیز نامند، خاکیست خاکستری رنگ با خشونت و به انگشت شکسته گردد و در قوت شبیه به شَب ّ است و از آن بسیار ضعیفتر و فرق میان هر دو به چشیدن معلوم میگردد و تجفیف این به آن حد نیست و غالب بر آن اجزای هوائیه است . طبیعت آن گرم و خشک است . جالی بی لذع و جهت قروح چشم نافع و تعلیق آن جهت حفظ جنین و منع از اسقاط مؤثر، و گفته اند مسهل ولادت است و نقاشان جهت ثبات رنگ آن در نقاشی مستعمل دارند. (مخزن الادویه ). مضعفترین طینها بود که یاد کرده شد و مضعف حواس بود و ریشهای چشم را نافع بود. چون زن آبستن از خود بیاویزد بچه نگاه دارد. و وی جلا دهد بغیر لذع . (اختیارات بدیعی ).
ترجمه مقاله