ترجمه مقاله

طی

لغت‌نامه دهخدا

طی ٔ. [ طَی ْ ی ِءْ ] (اِخ ) ابن اُدَد. از طایفه ٔ کهلان و از نیاکان عصر جاهلیت و منسوب به سوی آن را طائی گویند. فرزندان وی در یمن مُقیم بودند و از آنجا به دو کوه اجاء و سلمی نقل و تحویل کردند و منازل آنان از پائین فید تا پایان اجاء و تا قریات (واقع در بادیه ٔ عراق از ناحیه ٔ شام ) کشیده بود. و در عصر حاضر نیز بطنهای بسیاری از فرزندان آن جد جاهلی در بادیه ٔ عراق و شام متفرق و پراکنده میباشند. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 453). نام قبیله ای است از قبائل عرب . (سمعانی ص 12). حاتم ، جوانمرد معروف از آن قبیله بوده و باآنکه منسوب به آن قبیله را طائی نامند در اثناء سخن منثور و منظوم در پارسی اغلب «حاتم طی » هم نام میبرند. رجوع به «طاءة» و نیز رجوع به ص 336 و ص 30 و 58 ج 3 و ص 130 ج 4، عیون الاخبار و ص 165 ج 1 و ص 264 و 306 ج 2 و ص 59 و 242 و 303 ج 4 و ص 159 ج 5 و ص 14 و 91 و 99 و 113 ج 6و ص 154 ج 7 عقدالفرید و ص 61 و 105 و 221 و 299 کتاب المعرب و ص 29، 30، 31، 317 الموشح و ص 156 عیون الانباء ج 1 و ص 15 نزهة القلوب چ لیدن و ص 108، 170، 444، 455، 508، 509 ج 1 امتاع الاسماع و ص 166 ج 2 شعوری شود.
ترجمه مقاله