ترجمه مقاله

ظاقور

لغت‌نامه دهخدا

ظاقور. [ ظاق ْ وَ ] (اِ) لقلق . لکلک :
گر ندانی ز ظاقور بلبل
بنگرش گاه نغمه و غلغل .

منوچهری (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).


این کلمه با ظاء مؤلف و قاف در فارسی عجیب است خاصه که دیگر فرهنگها از آن بیخبرند. در نسخه ای در کمال روشنی به همین صورت نوشته شده . برای معنی لکلک و لقلق ، کلمات فالرغُس و فالرغوس و بلارج هم در فرهنگها ضبط شده ، ولی ظاقور نمیتواند در این بیت تصحیف هیچیک باشد، واﷲ اعلم . در فرهنگ اسدی چاپی این کلمه را زاغور یعنی بازاء و غین نوشته اند و ظاهراً صحیح هم همان است .
ترجمه مقاله