ترجمه مقاله

ظاهر

لغت‌نامه دهخدا

ظاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن ابی منصور الحاکم ،مکنی به ابوالحسن و ملقب به الظاهر لاعزاز دین اﷲ. هفتمین خلیفه ٔ فاطمی . او در 27 شوال 411 هَ . ق . به جای پدر به خلافت نشست و در نیمه ٔ شعبان 427 پس از پانزده سال و نه ماه و هفده روز خلافت درگذشت . مدت عمر وی سی وسه سال بود. و او مردی نیکوسیرت و سائس و نسبت به رعیت منصف و خوشگذران بود و کارها بر وزیر ابی القاسم علی بن احمد الجرجرائی میرفت ، چه ظاهر مقام کفایت وامانت وی دانسته بود. پس از ظاهر پسر او المستنصر باﷲ به خلافت نشست . (الکامل ابن اثیر چ مصر ج 5 ص 186).
ترجمه مقاله