ظلةلغتنامه دهخداظلة. [ ظِل ْ ل َ ] (ع اِ)سایبان . آله . آله گاه . باران گریز. عالة : چون بت سنگین شما را قبله شدلعنت و کوری شما را ظله شد.مولوی .