ترجمه مقاله

ظهیرالدین

لغت‌نامه دهخدا

ظهیرالدین . [ ظَ رُدْ دی ] (اِخ ) صوفی جامع بوده است میان علوم ظاهری و باطنی و مولانا زین الدین تایبادی میفرمود که در زیر طاس فلک مثل ظهیرالدین کسی دیگر نمیدانم . مرید شیخ سیف الدین خلوتی است و پانزده سال در خدمت وی بوده است و شیخ سیف الدین در سنه ٔ ثلثةوسبعمائة (703 هَ . ق .) از دنیا رفته و قبر وی در مزار خلوتیان است و بر سر پل گازرگاه و شیخ سیف الدین مرید شیخ محمد خلوتی است که میگویند که هرگاه در خوارزم به ذکر مشغول شدی آواز وی چهار فرسخ برفتی و پهلوان محمود یکبار (؟) معاصر وی بوده و با وی صحبت میداشته . شیخ ظهیرالدین از قاری سبعه (؟) بوده است . وی گفته است که چون قرآن را تمام بر استاد خواندم حضرت رسالت (ص ) را شبی در خواب دیدم که گفت ظهیرالدین قرآن را بر من بخوان . از اول تا آخر بر وی خواندم . گویند که وقتی در اربعین نشسته چهار نوبت افطار کرد به آب گندم جوشیده هر ده روز یک نوبت و گویند که هرگاه که به زیارت گازرگاه رفتی چون از پل گازرگاه درگذشتی یعنی بعد ده روز (؟) پای برهنه کردی و گفتی از اولیأاﷲ شرم میدارم که پای با نعلین در روی ایشان نهم . در تاریخ سنه ٔ ثمانمائة (800 هَ. ق .) از دنیا برفته و قبر وی در مزار خلوتیان است در جوار قبر شیخ وی . (نفحات الانس جامی صص 328-329).
ترجمه مقاله