ترجمه مقاله

عابد

لغت‌نامه دهخدا

عابد. [ ب ِ ] (اِخ ) بیرمی لاری . از شعرا است . هدایت نویسد: نامش زین العابدین و معروف به شاه زند است . اشعار بطریق عرفا بسیار دارد از آن جمله است :
آستین برمیفشاندم در سماع
دست یار آمد بدستم یللی .

(مجمع الفصحاء ج 1 ص 339).


او راست : روضة المؤمنین . (الذریعه ج 9 ص 662) (صبح گلشن ص 265).
ترجمه مقاله