ترجمه مقاله

عادات

لغت‌نامه دهخدا

عادات . (ع اِ) ج ِ عادة. رجوع به عادت و عادة شود :
در این دخمه خفته ست شداد و عاد
کزو رنگ و رونق گرفت این سواد.

نظامی .


برانداختم دخمه ٔ عاد را
گشادم در قصر شداد را.

نظامی .


و رجوع به عاد شود.
ترجمه مقاله