ترجمه مقاله

عارم

لغت‌نامه دهخدا

عارم . [ رِ ] (ع ص ) سخت و شدید. || سخت سرد: یوم عارم ؛ روز سخت سرد. || پلید. رجل عارم ؛ مرد پلید. || شوخ . (منتهی الارب ). || صبی عارم ؛ کودک شادمان . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله