ترجمه مقاله

عازم

لغت‌نامه دهخدا

عازم . [ زِ ] (ع ص ) آهنگ کننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کوشش کننده . (ناظم الاطباء). کسی که اراده ٔ حتمی به انجام کاری کند. (فرهنگ نظام ).
ترجمه مقاله