ترجمه مقاله

عاشقی

لغت‌نامه دهخدا

عاشقی .[ ش ِ ] (اِخ ) میرعلیشیر آرد: مولانا عاشقی از شهر هرات بود و قصیده را پخته میگفت از جمله اشعار اوست :
این منظری که طاق چو ابروی دلبر است
از خاک برگرفته ٔ دارای کشور است .
که در تعریف عمارت آق سرای که به دستور بوسعید بنا شده است سرود. (مجالس النفائس ص 41).
ترجمه مقاله