ترجمه مقاله

عاصی شدن

لغت‌نامه دهخدا

عاصی شدن . [ ش ُدَ ] (مص مرکب ) عصیان کردن . طغیان ورزیدن . تمرد کردن . متمرد شدن . گناه کردن . نافرمانی کردن . (ناظم الاطباء) : چون سلیمان برفت از دنیا وی را پسری بود... خلق به وی عاصی شدند. (قصص الانبیاء ص 178).
ترجمه مقاله