ترجمه مقاله

عبالة

لغت‌نامه دهخدا

عبالة. [ ع َ ل َ ] (ع مص ) سطبر و تمام اندام گردیدن . (منتهی الارب ). عبلت الفرس ؛ درشت و سطبر پا گردید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بزرگ شدن . (تاج المصادر). || (اِمص ) ثقل و گرانی . (اقرب الموارد). رجوع به عَبالَّه شود.
ترجمه مقاله