ترجمه مقاله

عبدالمؤمن

لغت‌نامه دهخدا

عبدالمؤمن . [ ع َ دُل ْ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) ابن علی الکومی . وی مؤسس دولت مؤمنیه بمغرب و افریقا و تونس است . نسبت او به کومیه از قبائل بربر است و نسبتش به قیس عیلان بن مضر از عدنان منتهی میشود. به سال 487 هَ . ق . به شهر «تاجرة» نزدیک تلمسان متولد شد و بدانجا نشأت یافت . پدر وی فخار بود. عبدالمؤمن در سفر حج با محمدبن تومرت ملاقات کرد و بین آنان مصادقتی برقرار شد تا آنجا که عبدالمؤمن فرماندهی لشکریان ابن تومرت را یافت . پس از مرگ ابن تومرت اصحابش عبدالمؤمن را به خلافت برگزیدند و سرانجام به سال 524 هَ. ق . به مراکش با او به خلافت بیعت کردند و لقب امیرالمؤمنین یافت . وی مردی عاقل ، دوراندیش ، شجاع ، کثیرالبذل و سخت گیر بود و به امور دینی اهتمام داشت . فتوحات و غزوات را دوست میداشت . مغرب اقصی و اوسط اطاعت او را گردن نهادند. بر اشبیلیه و قرطبه و غرناطه و الجزائر و المهدیه و طرابلس غرب و سائر بلاد افریقا تسلط یافت . او نخستین کسی است که بر قبائل مغرب خراج بست . او را ابنیه و آثار و اخبار بسیاری است و به سال 558 هَ . ق . به مراکش درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله