ترجمه مقاله

عبسی

لغت‌نامه دهخدا

عبسی . [ ع َ سی ی ] (اِخ ) عنترةبن شدادبن عمروبن قرار یا غترةبن عمروبن شدادبن عمروبن معاویةبن قرار نجدی عبسی . از مردم نجد و از قبیله ٔ بنی عبس است . از جهت شکاف لب زیرینش ملقب به فلجاء بود مادرش زبیبه کنیز حبشی بود پدر او ابتدا او را نفی ولد کرد و بعد از آنکه بسن رشد رسید مجدداً به فرزندیش اقرار کرد. فرید وجدی آرد: چون وی از مادر کنیز بدنیا آمد برسم جاهلیت وی ابتدا برده ٔ پدرش بود. و چون بسن رشد رسید و در جنگی از خود شهامت و شجاعت نشان داد او را آزاد کرد و او را به فرزندی گزید. وی یکی از فرسان و از قویترین و اعرف مردم زمان خود به فنون جنگی بود. شاعری فصیح بود قصیده ٔ میمیه او که 79 بیت است مشهور است و چندین بار در برلن و ایران و جز آن جزء معلقات دیگر بچاپ رسیده است . این قصیده از جهت طراوت خاصی که دارددر میان اعراب به مذهبه موصوف گردیده و دیوانی داردکه اولش همان قصیده است و در بیروت و قاهره چاپ شده است . وی به سال 615 م . درگذشت . (از ریحانة الادب ج 3 صص 61 - 62) (از دائرة المعارف فرید وجدی ج 4 ص 758).
ترجمه مقاله