ترجمه مقاله

عتب

لغت‌نامه دهخدا

عتب . [ ع َ ] (ع مص ) خشم گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خشم گرفتن بر کسی و انکار کردن چیزی را از قبل او. || ملامت کردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بر سه پای رفتن ستور. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بر سه پای رفتن شتر. (اقرب الموارد). || یک پای برداشته جستن مردم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || پاسپر کردن آستانه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماعبت باب فلان ؛ یعنی نسپردم آستانه او را. (اقرب الموارد). || (اِمص ) ملامت . (منتهی الارب ). سرزنش .
ترجمه مقاله