عجاوةلغتنامه دهخداعجاوة. [ ع ُ وَ ] (ع اِ) عَجوة. خرمای پر و درون چفسیده . (منتهی الارب ) در اقرب الموارد آرد: به حجاز مضموم است خرمای محشی در وعاء آن و در قاموس است التمر المحشی . || (اِخ ) خرمایی است به مدینه . (اقرب الموارد).