ترجمه مقاله

عج عاج

لغت‌نامه دهخدا

عج عاج . [ ع َ ] (ع ص ) با بانگ و فریاد از هر چیزی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب در ماده ٔ عج ) : مانند سیل مواج و بحر عجاج و ابر عجعاج و ریح مهداج بجنبش درآمده متعاقب روان شد. (از دره ٔ نادره ص 229). || اسب گرامی نژاد سالخورده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله