ترجمه مقاله

عدل گستر

لغت‌نامه دهخدا

عدل گستر. [ ع َ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) دادگستر. که بسط عدل و داد دهد. عادل :
تخم اقبال در زمین بقا
بانوی عدل گستر افشانده ست .

خاقانی .


امثله ٔ قضا بر موجب رضای او موشح برأی انور ملک پرور عدل گستر. (سندبادنامه ص 274).
ترجمه مقاله