عدم خانه
لغتنامه دهخدا
عدم خانه . [ ع َ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جهان نیستی . عالم قبل از وجود. || عالم بعد از وجود :
خلوت خود ساز عدم خانه را
بازگذار این ده ویرانه را.
هستی او تا به عدم خانه بود
نقش وجود از همه بیگانه بود.
خلوت خود ساز عدم خانه را
بازگذار این ده ویرانه را.
نظامی .
هستی او تا به عدم خانه بود
نقش وجود از همه بیگانه بود.
امیرخسرو (از آنندراج ).