ترجمه مقاله

عدوان

لغت‌نامه دهخدا

عدوان . [ ع ُدْ ] (ع مص ) بیداد کردن .(ترجمان القرآن ) (ناظم الاطباء). || ستم کردن بر کسی . (منتهی الارب ) (فرهنگ نظام ) :
ز یأس تو نه عجب در بلاد فرس و عرب
که گرگ بر گله یارا نباشدش عدوان .

سعدی .


|| درگذشتن از حد. (منتهی الارب ) (از فرهنگ نظام ). || دزدیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بازگردانیدن و مشغول کردن از کار. || برجستن بر کسی . || تجاوز کردن و درگذشتن از کار و ترک دادن . || (اِمص ، اِ) ستم آشکار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || طغیان . (غیاث اللغات ). || فریاد. (قطرالمحیط). || فساد و بدی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله