ترجمه مقاله

عذق

لغت‌نامه دهخدا

عذق . [ ع َ ] (ع مص ) دور کردن گشن را از ماده شتران و فراهم آوردن و فراگرفتن آنها را. || بستن بر گوسفند پشم را بخلاف رنگ آن جهت نشان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از قطرالمحیط). نشان کردن گوسفند. (تاج المصادر بیهقی ). || دشنام دادن کسی را و تهمت کردن . (منتهی الارب ). کسی را بعیبی معروف کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || نسبت دادن کسی را به چیزی . || بازآوردن . (منتهی الارب ).بازبیاوردن . (تاج المصادر). || بریدن شاخهای خرما. (منتهی الارب ) (از قطرالمحیط) (تاج المصادربیهقی ). || ریخ زدن شتر. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله