ترجمه مقاله

عذیر

لغت‌نامه دهخدا

عذیر. [ ع َ ] (ع اِ) طعام بنا. (منتهی الارب ). || مهمانی ختنة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || طعامی که بعد از هر امر جدیدی بطریق شادمانی سازند و قریبان را بر آن خوانند. || (ص ) مرد عذرخواه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بهانه آرنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || (اِ) حال که جهت عذرخواهی سازند و بر آن معذور دارند. ج ، عُذُر. || (ص ) یاری ده . یقال عذیرک من فلان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله