ترجمه مقاله

عرفیة

لغت‌نامه دهخدا

عرفیة. [ ع ُ فی ی َ ] (ص نسبی ) مؤنث عرفی ، منسوب به عُرف . رجوع به عرف شود.
- تکالیف عرفیه ؛ تحمیلات عمومی . و خراج فوق العاده . (ناظم الاطباء).
- حقیقت عرفیه ؛ علوم متعارفی و بدیهیات .
- عرفیه ٔ خاصه در منطق ؛ همان عرفیه ٔ عامه است مقید به قید «لادوام » و غیردائمی بودن به حسب ذات . و آن گاهی موجبه است مانند: هر کاتبی انگشتان وی متحرک است تا وقتی کاتب باشد، نه دائما، که ترکیب آن از موجبه ٔ عرفیه ٔ عامه (جزء اول ) و سالبه ٔمطلقه ٔ عامه (مفهوم لادوام ) است . و گاهی سالبه میباشد مانند: هیچ چیز از کاتب ، ساکن الاصابع نیست ، مادام که کاتب است ، نه دائما. که جزء اول آن عرفیه ٔ عامه ٔ سالبه است و جزء دوم آن موجبه ٔ مطلقه ٔ عامه میباشد. (از تعریفات جرجانی ) (کشاف اصطلاحات الفنون ).
- عرفیه ٔ دائمه ؛ درمنطق ، قضیه ای است که محمول آن به حسب ذات و هم به حسب وصف دائم بود. (از فرهنگ علوم عقلی از اساس الاقتباس ص 149).
- عرفیه ٔ دائمه ٔ لاضروریه ؛ در منطق ، قضیه ای است که محمول در آن به حسب ذات لادائم لاضروری باشد. مانند «کل فلک متحرک دائما، لاضرورة». (از فرهنگ علوم نقلی از اساس الاقتباس ص 145).
- عرفیه ٔ ضروریه ؛ در منطق ، قضیه ای است که بحسب ذات ضروری باشد. یعنی مادام که ذات آن موجود باشد. نسبت محمول بدان ضروری باشد. (از فرهنگ علوم عقلی از اساس الاقتباس ص 144).
- عرفیه ٔ عامه ؛ قضیه ٔ موجبه ای است که حکم در آن به دوام ثبوت محمول برای موضوع باشد مادام که ذات موضوع متصف به وصف عنوانی است . (فرهنگ فارسی معین از اساس الاقتباس ). آن است که در آن به داوم ثبوت محمول برای موضوع ، یا سلب آن حکم شده باشد مادام که ذات موضوع متصف به عنوان باشد. مثال ایجابی آن چون : هر کاتبی انگشتان وی متحرک است تا وقتی کاتب باشد. و مثال سلبی آن چون : هیچ چیز از کاتب ، ساکن الاصابع نیست مادام که کاتب است . (از تعریفات جرجانی ). و رجوع به کشاف اصطلاحات النفون و دستور العلماء شود.
- عرفیه ٔ لادائمه ؛ در منطق ، قضیه ای است که به حسب وصف دائم بوده و به حسب ذات لادائم . (از فرهنگ علوم عقلی از اساس الاقتباس ص 145).
- عرفیه ٔ لاضروریه ؛ در منطق ، قضیه ای است که محمول آن در آن به حسب وصف دائم بوده و به حسب ذات لاضروری . (از فرهنگ علوم عقلی از اساس الاقتباس ص 145).
- معانی عرفیه ؛ یا منقول عرفی ، معنایی است که توسط عامه ٔ مردم برای لغتی ، غیر از معنی لغوی آن ، وضع شود.
ترجمه مقاله