ترجمه مقاله

عرمرم

لغت‌نامه دهخدا

عرمرم . [ ع َ رَ رَ ] (ع ص ) سخت ، هرچه باشد. (منتهی الارب ). شدید. (اقرب الموارد). || لشکر بسیار. (منتهی الارب ). جیش کثیر. (از اقرب الموارد). بمعنی لشکر نوشته اند، و بعضی گویند که ترکی است و در بعضی اقسام ترکی عین مهمله هم می آید، واﷲ اعلم بالصواب . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله