ترجمه مقاله

عرک

لغت‌نامه دهخدا

عرک . [ ع َ رَ ] (ع اِمص ) اسم مصدر است عَرک را. (منتهی الارب ). رها کردگی شتران را در شورگیاه . (ناظم الاطباء). اسم است از مصدر عَرک . (از اقرب الموارد). || (اِ) آواز. (منتهی الارب ).صوت و آواز. (ناظم الاطباء). || ج ِ عَرَکی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عرکی شود.
ترجمه مقاله