ترجمه مقاله

عرک

لغت‌نامه دهخدا

عرک . [ ع َ رَ ] (ع مص ) نیک اندازنده ٔ همسران گردیدن . (از منتهی الارب ). نیک افگندن همسران خود را در جنگ . (ناظم الاطباء). || سخت افکنده شدن در حرب . (از منتهی الارب ). سخت افکنده شدن در جنگ . (از ناظم الاطباء). عَرِک و سخت پیکار و سخت حمله شدن در جنگ . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله