ترجمه مقاله

عری

لغت‌نامه دهخدا

عری . [ ع َ را ] (ع اِ) کرانه و ناحیه . (منتهی الارب ). ناحیه . (اقرب الموارد). || ساحت سرای . (منتهی الارب ). ساحة. (اقرب الموارد). || سختی سرما. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله