ترجمه مقاله

عرید

لغت‌نامه دهخدا

عرید. [ ع َ ] (ع ص )دور. (منتهی الارب ). بعید. (اقرب الموارد). || (اِ) خوی . (منتهی الارب ). دأب و عادت ، گویند: هذا عریده ؛ یعنی این عادت اوست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله