ترجمه مقاله

عریضجات

لغت‌نامه دهخدا

عریضجات . [ ع َ ض َ / ض ِ ] (از ع ، اِ) (از: عریضه + جات هندی ) بمعنی قوم . (از یادداشت مرحوم دهخدا). جمع غیرفصیح عریضه است درتداول فارسی زبانان ، به معنی نوشته های کوچکتران به بزرگتران . (از فرهنگ فارسی معین ). عریضه ها. عرایض . درخواستها و مستدعیات : هرچه عرایض است که فقطبه ملاحظه ٔ مخصوص است در حضور ضبط میشود. سایر عرایض را عضدالملک به دفترخانه ٔ عریضجات خواهد برد. (دستخط ناصرالدین شاه به عضدالملک از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله