ترجمه مقاله

عزمی

لغت‌نامه دهخدا

عزمی . [ ع َ ] (ص نسبی ) منسوب به عزم ، مرد که ایفای عهد نماید. (منتهی الارب ). وفاکننده ٔ به عهد. (از اقرب الموارد). || کنجاره فروش . (منتهی الارب ). فروشنده ٔ عزم یعنی ثفاله ٔ مویز. (از اقرب الموارد). و رجوع به عزم شود.
ترجمه مقاله