ترجمه مقاله

عزورة

لغت‌نامه دهخدا

عزورة. [ ع َزْ وَ رَ ] (ع ص )مؤنث عزور. زن سیی ءالخلق . (از اقرب الموارد). و رجوع به عزور شود. || (اِ) اکمة و تپه . (از اقرب الموارد). پشته . (منتهی الارب ). || (اِخ ) موضعی است قریب مکه ٔ معظمه ، یا پشته ٔ مدنیان بسوی بطحای مکه است . (منتهی الارب ). رجوع به عزور شود.
ترجمه مقاله