ترجمه مقاله

عسالیج

لغت‌نامه دهخدا

عسالیج . [ ع َ ] (ع اِ) ج ِ عُسلوج و عُسلُج و عِسلاج . (اقرب الموارد). شاخه های تازه روئیده ٔاشجار است که هنوز مستحکم نشده باشد. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بمعنی قضبان دقاق یعنی شاخه ها و بیخهای درخت کرم و کدو و خیار و امثال اینها که بر درخت و غیر آن پیچد و بالا رود، و به معنی شاخه های درخت باریک و بیخ درخت نیز آمده ، و گویند لفایف مراد از آنها است . (مخزن الادویة). رجوع به عُسْلُج و عسلاج و عسلوج شود.
ترجمه مقاله