ترجمه مقاله

عسرة

لغت‌نامه دهخدا

عسرة. [ ع ُ رَ ] (ع اِمص ) تنگی و دشواری . (منتهی الارب ). اسم است عُسر را. (از اقرب الموارد). سختی . (ترجمان القرآن جرجانی ). دشواری . (دهار): لقد تاب اﷲ علی النبی و المهاجرین و الانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة (قرآن 117/9)؛ همانا خداوند توبه ٔ پیامبر و مهاجران و انصار را که در زمان دشواری از او پیروی کردند، پذیرفت . و ان کان ذوعسرة فنظرة اًلی میسرة (قرآن 280/2)؛ و اگر دارنده ٔ عسرت و سختی باشد، پس او را مهلتی است تا وقت یسر.
- جیش العسرة ؛ لشکر تبوک ، چه در شدت گرما بدین جنگ خوانده شدند و آن بر آنها سخت و مشکل آمد. (از اقرب الموارد).
|| درویشی . (ترجمان القرآن جرجانی ) (دهار). عسرت . و رجوع به عسرت شود.
ترجمه مقاله