عشرات
لغت‌نامه دهخدا
عشرات . [ ع َ ش َ ] (ع اِ) ج ِ عشرة. رجوع به عشرة شود.
- دعای عشرات ؛ یکی از ادعیه ٔ مشهور است که آغاز میشود به «سبحان اﷲ و الحمد ﷲ و لااله الااﷲ و اﷲاکبر...». رجوع به کتب ادعیه شود.
|| (اصطلاح حساب ) آن را دهائی گویند و دهائی همه نه اند چنانکه ده و بیست و سی و چهل و پنجاه و شصت و هفتاد و هشتاد و نود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مرتبه ٔ بعد از آحاد از اعداد را گویند که از ده تا نود باشد، و دهاک نیز گویند. (ناظم الاطباء). دهگان . (التفهیم ). مرتبه ٔبعد از آحاد که از ده تا نودونُه را شامل است . دهگان در اصطلاح فرهنگستان . (از فرهنگ فارسی معین ) :
آن نبینی که یکی ده گردد
چون ز آحاد رسد در عشرات .
- دعای عشرات ؛ یکی از ادعیه ٔ مشهور است که آغاز میشود به «سبحان اﷲ و الحمد ﷲ و لااله الااﷲ و اﷲاکبر...». رجوع به کتب ادعیه شود.
|| (اصطلاح حساب ) آن را دهائی گویند و دهائی همه نه اند چنانکه ده و بیست و سی و چهل و پنجاه و شصت و هفتاد و هشتاد و نود. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مرتبه ٔ بعد از آحاد از اعداد را گویند که از ده تا نود باشد، و دهاک نیز گویند. (ناظم الاطباء). دهگان . (التفهیم ). مرتبه ٔبعد از آحاد که از ده تا نودونُه را شامل است . دهگان در اصطلاح فرهنگستان . (از فرهنگ فارسی معین ) :
آن نبینی که یکی ده گردد
چون ز آحاد رسد در عشرات .
خاقانی .
