عشرت انگیختن
لغتنامه دهخدا
عشرت انگیختن . [ ع ِ رَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) عشرت کردن . شادی و کامرانی کردن :
خیز تا عشرتی برانگیزیم
یک زمان از زمانه بگریزیم .
و رجوع به عشرت شود.
خیز تا عشرتی برانگیزیم
یک زمان از زمانه بگریزیم .
مولوی (از آنندراج ).
و رجوع به عشرت شود.