ترجمه مقاله

عشزان

لغت‌نامه دهخدا

عشزان . [ ع َ ش َ ] (ع مص ) به رفتار بریده پا رفتن . (از منتهی الارب ). راه رفتن بسان شخص بریده پای . (از اقرب الموارد) (از تاج المصادر بیهقی ). || بر چوب دستی تکیه نمودن . (از منتهی الارب ): عشز علی عصاه ؛ بر عصای خود تکیه کرد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله