ترجمه مقاله

عصران

لغت‌نامه دهخدا

عصران . [ ع َ ] (ع اِ) مثنای عصر (در حالت رفعی ). رجوع به عصر شود. || شب و روز. (منتهی الارب ). لیل و نهار. (اقرب الموارد). || بامداد و شبانگاه . (منتهی الارب ).غداة و عَشی ّ. (اقرب الموارد). || نماز ظهر و عصر. (ناظم الاطباء). نماز فجر و نماز عصر، که از آن جمله است «حافظ علی العصرین ». (از اقرب الموارد). || طعام چاشت و طعام شام . (آنندراج ).
ترجمه مقاله