ترجمه مقاله

عصم

لغت‌نامه دهخدا

عصم . [ ع ُ ص ُ ] (ع اِ) باقیمانده ٔ هر چیزی . (از اقرب الموارد). || باقی مانده ٔ اثر حنا و قطران و خضاب و مانند آن در دست و پا. (منتهی الارب ). اثر خضاب و قطران و مانند آن . (از اقرب الموارد). عُصم . و رجوع به عُصم شود. || ج ِ عِصام . (منتهی الارب ). رجوع به عصام شود.
ترجمه مقاله